۱۳۹۰ بهمن ۲۷, پنجشنبه

Immortelle جاویدان


Lara Fabian - Immortelle

Si perdue dans le ciel
اگر راه گم کرده در آسمان بودم
Ne me restait qu'une aile
فقط با یک بال برای پرواز
Tu serais celle-là
تو می بودی  آن بال

Si traînant dans mes ruines
اگر در خرابه هایم می خزیدم
Ne brillait rien qu'un fil
با تک چراغی رهگشایم
Tu serais celui-là
تو می بودی آن چراغ

Si oubliée des dieux
اگر خدایان فراموشم میکردند
J'échouais vers une île
و رها در جزیره ای
Tu serais celle-là
تو می بودی آن جزیره

Si même l'inutile
اگر تنها قدم شکننده
Restait le seuil fragile
در راه، نومیدانه مینمود
Je franchirais le pas
من آن قدم را برمیگزیدم

Immortelle, immortelle
جاویدان، جاویدان
J'ai le sentiment d'être celle
حسی در من می گوید که من آنم
Qui survivra à tout ce mal
که از این درد جان به در خواهم برد
Je meurs de toi
و من برایت می میرم

Immortelle, immortelle
جاویدان، جاویدان
J'ai décroché un bout de ciel
آن تکه از آسمان را پاره کردم
Il n'abritait plus l'Eternel
که ابدیت را پناهی داد
Je meurs de toi
و من برایت می میرم

Si les mots sont des traces
اگر واژه ها ردی به جای بگذارند
Je marquerai ma peau
من داغ بر پوست خواهم زد
De ce qu'on ne dit pas
با واژه هایی که بر زبان نیاورده ایم

Pour que rien ne t'efface
هیچ چیز تو را محو نخواهد نمود
Je garderai le mal
من این درد را به جان خواهم خرید
S'il ne reste que ça
حتی اگر این تنها باقی مانده باشد

On aura beau me dire
با کلماتی زیبا خواهند گفت
Que rien ne valait rien
که هیچ را ارزشی هیچ نیست
Tout ce rien est à moi
لیک این هیچ، همه چیز است مرا

A quoi peut me servir
مرا چه سود خواهد بود
De trouver le destin
یافتن سرنوشتی
S'il ne mène pas à toi
که تو را به من نرساند؟

Immortelle, immortelle
جاویدان، جاویدان
J'ai le sentiment d'être celle
حسی در من می گوید که من آنم
Qui survivra à tout ce mal
که از این درد جان به در خواهم برد
Je meurs de toi
و من برایت می میرم

Immortelle, immortelle
جاویدان، جاویدان
J'ai décroché un bout de ciel
آن تکه از آسمان را پاره کردم
Il n'abritait plus l'Eternel
که ابدیت را پناهی داد
Je meurs de toi
و من برایت می میرم

Je meurs de toi
و من برایت می میرم...

Immortelle, immortelle
جاویدان، جاویدان
J'ai le sentiment d'être celle
حسی در من می گوید که من آنم
Qui survivra à tout ce mal
که از این درد جان به در خواهم برد
Je meurs de toi
و من برایت می میرم

Immortelle, immortelle
جاویدان، جاویدان
J'ai décroché un bout de ciel
آن تکه از آسمان را پاره کردم
Il n'abritait plus l'Eternel
که ابدیت را پناهی داد
Je meurs de toi
و من برایت می میرم

هیچ نظری موجود نیست: