۱۳۹۰ اسفند ۵, جمعه

"حتی مورچه ها هم شاه دارند"

اگه یه خبر دیگه راجع به به دنیا اومدن نوۀ شاه این کشور بخونم فکر کنم دیگه حالت تهوع بهم دست بده! از دیروز تا حالا اگه بدونین که رسانه های این کشور چه به روز ما آوردن! اولین نوۀ شاه به دنیا اومد و مسلماً برای هر پدر و مادری قدم این نورسیده مبارک و فرخنده است و برای هر پدربزرگ و مادربزرگی یکی از بالاترین شادیهاست، ولی اینا دیگه به معنای واقعی کلام ما رو خفه کردن :) از دیروز هر جا که میری، هر روزنامه ای رو که باز میکنی و هر کانال تلویزیونی رو که تماشا میکنی همه اش بزرگترین مشکل روز اینه که اسم این بچه چه خواهد شد! آخه یکی نیست به این ملت بگه که شما جداً خجالت نمیکشین؟! مثلاً در مهد دموکراسی این قاره دارین در سال 2012 زندگی میکنین و هنوز تمام عشقتون اینه که شاه داشته باشین؟! سالیانه کلی از پول مالیات مردم خرج اعطینای این خانوادۀ سلطنتی میشه، و به یقین میگم که صحبت یک قرون دو زار نیست، صحبت از میلیونها ست! با اونایی هم که طرفدار پر و پا قرص این سلطنت بدون قدرت سیاسی هستن، حرف میزنی، میگن: این بهترین تبلیغ برای وجهۀ بین المللی این کشوره! اونوقت میرن از "قبرس میارن" :)
آدم جداً از ته دل حرصش میگیره وقتی این حرفها رو از دهن اینا میشنوه، که اینقدر ادعا دارن و مردم اون ور دنیا رو به پشیزی آدم حساب نمیکنن، و وقتی پاش بیفته (که البته خیلی کمتر پاش میفته، چون اینا در داشتن دو چهره در این قاره شهرۀ آفاق هستن!) و نظر واقعیشون رو بروز بدن، چطور فرهنگ شرق رو به باد تمسخر میگیرن! اگه یک بابایی چندین دهۀ پیش توی اون دیار میگفت: "حتی مورچه ها هم شاه دارن"... آدم اصلاً براش جای تعجبی نبود، توی اون شرایط و اون موقعیت! ولی آخه شما دیگه چرا؟! پارسال کلی گندش بالا اومد که این شاه والاقدر چه کارهایی که نکرده، آخرش هم که دیگه کار بیخ پیدا کرد اومد ودر مصاحبۀ مطبوعاتی که همه انتظار داشتن بیاد و توضیحاتی بده، گفت: حالا دیگه (آخرین برگۀ این فصل رو) ورق میزنیم! ترجمه: یعنی شما لطفاً خفه خون بگیرین و بذارین ما به کار خودمون برسیم! و حالا همه با اشتیاق منتظرن که دختر ایشون هر چه زودتر به جاش تاج رو بر سر بذاره تا شاید انعکاس جهانی کثافتکاریهای ایشون به مرور زمان "ماست مالی" بشه!

هیچ نظری موجود نیست: