۱۳۹۰ بهمن ۱۴, جمعه

رایحۀ دوستی

اینجور که به نظر میاد سرما تا چند روز آینده دست از سر این شهر و کشور و قاره نمیخواد برداره. فکر کنم خودمون این زمستون رو چشم زدیم و هی گفتیم امسال از سرما هیچ خبری نیست :) البته اگه به چشم زدن و این جریانا اعتقادی داشته باشیم. اونچه که مسلمه دیگه هوای کل دنیا مثل قدیما قابل پیش بینی نیست و بهتره که آدم خودش رو برای همه جور سورپریزی آماده کنه...
سرما توی قسمتهای شرقی قاره ظاهراً تا حالا تعدادی تلفات داده. اینجا خبر از تلفات جانی تا اونجایی که من خبر دارم، نبوده، ولی در یک مورد حداقل زندگی مردم رو به شکلی تحت تأثیر قرار میده و یا بهتر بگم داده، اونم بالا رفتن قیمت برقه! خونه هایی که گرمایششون مستقیماً با برقه شدیداً تحت تأثیر این جریان قرار میگیرن. بابا، بازم به اون قدیما که همه چیز یک حساب و کتابی داشت، برق یک تعرفۀ مشخصی داشت و هر کسی تکلیف خودش رو میدونست! این روزا دیگه همه چیز شناوره و نرخ روز برای خودش داره. شاید برای خیلیها شنیدن این مسئله باورکردنی نباشه ولی نرخ برق توی این کشور نه تنها دیگه فقط نرخ روز نداره بلکه دقیقاً در طول روز ممکنه ثانیه ای تغییر بکنه، یعنی اگر یک روز زمستونی مثل این روزا سرما کولاک بکنه و مصرف برق کلاً بالا بره، به همون نسبت هم ممکنه نرخ برق برای اون ساعتهای سرد به چندین برابر برسه!
ولی در انتها نباید شکایتی کرد و باید خوشحال بود! اگه گفتین چرا؟ اولین دلیلش اینه که امروز جمعه است ("اونایی که حبسی کشیدن، میدونن من چی میگم...") :) ثانیاً که خوشبختانه حداقل من یکی دیگه نیازی نیست که به نرخ برق و از این داستانها دیگه فکر کنم... و اما ثالثاً که از دوتای اولی خیلی مهمتره: یک جایی در این هوای یخ آلود چند ساعت دیگه یک آش رشتۀ اساسی در انتظار منه که به جز عطر پیازداغ و نعناداغ و سیرداغش، معطر به رایحه ایه که تمامی اون بوهای خوش رو صد چندان میکنه... رایحۀ دوستی!

هیچ نظری موجود نیست: