۱۳۸۵ مرداد ۲۲, یکشنبه

مسخ

چطور همه ی مشکلات، ناراحتیها، دردها، بی وفاییها، نادوستیها با یک نگاه، همگی محو میشند و انگار که اصلاً هیچوقت وجود نداشته اند، یا اگر هم وجود داشته اند، اینقدر در دوردستها به نظر میاند که به نقطه ای میمونند... و با فوتی کوچک برای همیشه از بین میرند، درست مثل موقعی که حشره ای رو از روی دستت با دمیدن بهش دور می کنی...چه چیز در این نگاه نهفته است که با قدرت جادویی خودش مسخ می کنه؟!... عمو ناصر، من هنوز در عجبم!...ا

هیچ نظری موجود نیست: