۱۳۸۵ مرداد ۱, یکشنبه

ازدواج

ازدواج هیچوقت معادله ی راحتی نبوده، نیست و نخواهد بود! دو نفر که حتی از سر عشق ازدواج می کنند، شاید بعد از سپری شدن مدتی در حل این معادله ی پیچیده ی هزاران مجهولی، خودشون رو عاجز و ناتوان ببینند، تا چه برسه به کسانی که به طریقه ی سنتی همسر اختیار می کنند. تازه بعضی ها پا رو از این هم فراتر میذارند و "ازدواج پستی" می کنند، که البته در میون هموطنان ساکن شهر فرنگ ظاهراً خیلی شایع شده! نکته ی جالب بیشتر متوجه "همجنسان" خودمه که در اینجا سالیان سال همه جور آتیشی میسوزونند و وقتی که دیگه جایی برای سوزوندن باقی نموند، پدر و مادرهاشون در میهن عزیز، باید به تکاپو بیفتند، آستینها رو بالا بزنند و "بسته ای" مناسب رو برای پست کردن براشون پیدا کنند... جالب اینجاست که در وطن عزیز هستند کسانی که دفترچه هایی مملو از اسامی "کاندید" های عدیده دارند و والدین بیچاره رو در یک چشم به هم زدن به خواستگاری دهها نفر روانه می کنند... بعد از گذشتن مدت "استاندارد" دو سال و دائم شدن اقامت این نوعروسان، یکباره اینان به این نتیجه می رسند که تفاهمشون با شخصی که در کلاس زبان با هم آشنا شده اند بیشتر بوده و بهتره که راهشون از هم جدا بشه!!!... به ترکی میگن: "هر چه بکاری، همان را درو خواهی کرد!"

۴ نظر:

ناشناس گفت...

doroste! man ba inke moddate ziadi nist oomadam Sweden, amma taa delet bekhad az in bastehaye posti didam.
amma joore digasham hast. golhaye now-shekoftei ke "masalan" miaan inja dars bekhoonan va albatte man ke oon balaham behtar midoonam vase chi oomadan inja!

amunaaser گفت...

به این "نوشکفته ها" من اصلاً ایرادی نمیگیرم! هر کسی از نظر من آزاده تو زندگی هر کار میخواد بکنه تا موقعی که این آزادیش زندگیه بقیه رو تحت الشعاع قرار نده...ا

ناشناس گفت...

Astaghforellah!
roo harfe khoda harf mizani nasser !!! :)

amunaaser گفت...

من فکر کردم که دیگه "مونس" من شدی، و گرنه پناه بر "تو"، این بنده ی حقیرت کی باشه که در بارگاهت اجازه ی چنین گستاخی رو داشته باشه؟!:)... عمو ناصر همیشه عمو ناصره و هیچوقت دایی ناصر نمیشه!!! :))...ا