۱۳۸۵ تیر ۲۸, چهارشنبه

اسرار ازل

آیا به سرنوشت اعتقاد دارید؟ آیا واقعاً وقتی که به دنیا میایم، دست طبیعت (خدا؟) با مرکب نامرئی خودش روی پیشونیه ما نوشته که ملعبه ی چه بازیهایی قرار خواهیم گرفت؟ مسلماً اینا سؤالهاییه که بشریت از ازل باهاشون دست و پنجه نرم کرده و احتمالاً تا ابد هم این جدال ادامه خواهد داشت، یا اینکه: " برسد بشر به جایی که دگر خدا نباشد..."؟ نزدیک به سه دهه ی پیش اگر به من می گفتند در آینده ی نزدیک خاک میهنت رو برای همیشه خواهی بوسید و در دیار غربت ساکن خواهی شد، به یقین می گفتم که "... خلایق مستید و منگ؟...". سؤال اینجاست که تصمیمی که مسیر زندگیه منو برای همیشه تغییر داد، آیا واقعاً تصمیم من بود، و یا فقط ایفای نقش در سناریویی بود که حتی قبل از بدو تولد من رقم زده شده بود؟!...ا

اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
وین حرف معما نه تو خوانی و نه من
هست از پس پرده گفتگوی من و تو
چون پرده برافتد نه تو مانی و نه من

هیچ نظری موجود نیست: