۱۳۸۵ مرداد ۸, یکشنبه

0. مقدمه ای بر زندگی من

بالاخره بعد از کلی بالا و پایین کردن افکار خودم، تصمیم گرفتم که خاطرات زندگیم از "شروع" تا به "پایان" رو در اینجا بنویسم. از روی برخی حوادث مدت زیادی گذشته و نمی دونم تا چه اندازه موفق به یاد آوردنشون میشم ولی احساس می کنم که مسلماً الان این کار خیلی راحتتره تا بیست سال دیگه! طبق روش نوشتاری خودم در اینجا، اسامی رو نخواهم نوشت و وقایع رو عیناً، همونطور که اتفاق افتاده اند، به رشته ی تحریر در خواهم آورد. با امید به اینکه این خاطرات باعث بشن، کسان دیگه ای، در هر جای دیگه ی این دنیای کوچیک، که از طوفانهایی مشابه زندگیه من گذشته اند، خودشون رو تنها حس نکنند! شاید هم باشن کسایی که از برخی رویدادها درس عبرت بگیرند...ا

هیچ نظری موجود نیست: