۱۳۹۱ آبان ۱۳, شنبه

چهره به چهره

باز کردن صفحۀ جدیدی توی فیسبوک ایده ای بود که چند وقت پیش اشراق وار به سراغم اومد. راستش رو بخواین خودم هم نمیدونستم (هنوز هم نمیدونم البته :)) که با این صفحه و در اون محیط چیکار باید بکنم! تنها چیزی که توی ذهنم بود این بود که نوشته های قدیمی رو دوباره به این طریق احیاشون کنم. و این ایده برای من توفیقی اجباری به بار آورده، چون مجبور میشم دوباره کلی از نوشته هام رو مرور کنم و از میونشون، اونایی که به دل خودم بیشتر نشسته، گلچینی کنم و به اشتراک بذارم...
و دیروز توی این مرورها نمیدونم چی دیدم که من رو برد به بیش از سه دهۀ پیش، دوران دبیرستان، اون موقعها که یاد گرفته بودیم دسته جمعی زنگ آخر رو یا سر معلم آزمایشگاه رو یک کلاهی بذاریم و به اصطلاح جوونای امروز "دودره" اش کنیم، یا  از پشت دبیر ورزش یواشکی جیم بشیم، و سری به سینماهای شهر  بزنیم :) توی این فیلمهای اون دوران، سوته دلان، صحنه به صحنه پیش رومه و از آثار عمیقی که در من به جای گذاشت، هنوز اثراتی باقیه، فیلمی که با بازی استادانۀ بهترین هنرپیشه های اون زمان اکران شد... و موسیقیهایی که درش انتخاب شده بودن، از بهترینها بودن! تصنیف چهره به چهره با اجرای زیبای آقای شجریان که در اصل در جشن هنر شیراز اون رو برای اولین بار اجرا کرده بود، در یکی از صحنه های پایانی این فیلم به سمع ببینندگان میرسه... الحق که زیباست این ترانه بر روی شعری بسیار ظریف و زیبا از اقبال لاهوری...


شجریان - چهره به چهره

گر به تو افتدم نظر چهره به چهره رو به رو  
شرح دهم غم تو را  نكته به نكته مو به مو

ساقی باقی از وفا  باده بده سبو سبو
مطرب خوش نوای را  تازه به تازه گو بگو

در پي ديدن رخت همچو صبا فتاده ام 
خانه به خانه در به در كوچه به كوچه كو به كو

مي رود از فراق تو خون دل از دو ديده ام
دجله به دجله يم به يم  چشمه به چشمه جو به جو

اقبال لاهوری


هیچ نظری موجود نیست: