۱۳۹۰ شهریور ۲۰, یکشنبه

افکار پوسیده

این مدت در نبود جعبۀ جادو از امکاناتی که توی اینترنت وجود داره، خیلی بهره بردم. منی که اصلاً اهل تماشای فیلمها و سریالای وطنی نبودم، سریالی رو که اون دوماهی که پیش دوستم بودم و قسمتهای به روزش رو یه مدت باهاش نگاه کردم، حالا توی این یک هفته که دیگه تنها توی این خونه هستم، از اول شروع به نگاه کردنشون، کردم. بیشتر برای سرگرمی بود تا اینکه بخوام چیزی ازشون بگیرم، ولی در عین حال نمیتونم بگم که آدم رو به فکر نمیندازه! چطور هنوز این معیارها در اون دیار وجود داره که فرق بین فرزند پسر و دختر هست! با اینکه به نظر میاد که هدف از درست کردن این فیلما اینه که مثلاً قبحش رو نشون بده ولی همزمان وجودش رو در اون جامعه نفی نمیکنه و چه بسا میخواد بگه که هست و بپذیرین...
بعد از گذشت چهارده صده که بربرها دخترانشون رو زنده به گور میکردن چون ارزش این دو جنس رو یکسان نمیدیدن، هستند هنوز کسایی که در قرن بیست و یکم از داشتن دختر عارشون میشه و فقط پسر رو ادامۀ ریشۀ خودشون میبینن... میخوام بگم که هرگز فکر نکنین که اون آدما فقط توی اون جوامع زندگی میکنن! همون آدما به اینجا میان و سالیان سال اینجا مسکن دارن و در انتها هنوز همون افکار پوسیده و واپس گرایانه رو در سر دارن! دختراشون رو توی سنهای پایین به زور به خونۀ شوهر میفرستن و اگر توی این دخترا کسایی پیدا بشن که سرکشی کنن و تنها جرمشون این باشه که بگن نه، به سرنوشتهایی دچار میشن که هر روز  اخبارشون رو از این ور و اونور کم نمیشنویم!

هیچ نظری موجود نیست: