توی اخبار امروز مطلبی به چشمم خورد که توجه من رو به خودش حسابی جلب کرد: خانمی هموطن ساکن این کشور طی شکایتی که به دادگاه تقدیم کرده مبلغ سه و نیم میلیون کرون (با نرخ روز یک چیزی نزدیک به 750 میلیون تومان) رو بابت مهریه از همسر سابقش طلب کرده. طبق مطلب نوشته شده در این خبر همسر سابق این خانم حتی در این کشور دیگه به سر نمبیره و به وطن بازگشت کرده، و حالا ایشون چطور میخواد این "مبلغ ناچیز" رو ازش بگیره هنوز معلوم نیست! و جالب اینجاست که این اولین باری نیست که خانمهای هموطن مهریه هاشون رو در این کشور به اجرا میذارن :) خبر دارم از مواردی که حتی تونستن دادگاه رو ببرن و مبلغ رو وصول کنن!
راستش، صادقانه بگم که احساسات کاملاً دوگانه ای نسبت به این داستان مهریه دارم. از طرفی از دوران بچگیم هم این جریان رو کاملاً مسخره میدونستم و اون رو فقط وسیله ای میدیدم برای پایین آوردن ارزش زن، ولی از طرف دیگه ای هم میدونم که توی اون دیار که کم در حقوقشون ظلم نمیشه، شاید این تنها وسیله ای باشه که بتونن از ازدواجهایی که فرقی با جهنم ندارن جون سالم به در ببرن، وگرنه اصطلاح "مهرم حلال و جونم آزاد" از کجا پیداش شده؟! متأسفانه مثل خیلی چیزای دیگه که البته نه فقط اونجا بلکه در تمام دنیا ازش سوء استفاده میشه، این داستان هم به خصوص توی چند دهۀ اخیر در مواردی عدیده مستمسکی برای چاپیدن و غارت کردن بوده! از وطن داستانهای اینچنینی زیاد به گوش آدم میرسه. کسایی که با برنامه ریزی ازدواج میکنن و تنها هدفشون فقط گرفتن مهریه است. و مقادیر مهریه اینقدر نجومی شده که حتی سردمدارا که در حالت عادی ککشون رو هم این جریانا نمیگزه مبادرت به تغییر قانون کردن و برای بازپس دادن این مهریه های غیر انسانی سقف قانونی تعیین کردن، که البته مثل خیلی دیگه از قوانین عطف به ما سبق نمیکنه! یعنی اونایی که موقع اجرای خطبه به نیت 124000 پیغمبر و وزن خانم به طلا و ... صداق رو پذیرا شدن دیگه چاره ای به جز پرداختش ندارن، چون طبق قانون قرارداد، قرارداده و از زیرش نمیشه حداقل از "راه قانونی" شونه خالی کرد... قربونش برم اونجا هم که فقط راههای قانونی هست :)... و کلمۀ عندالمطالبه رو اگر به معنیش تا الان اصلاً توجهی نکردن، بهتره یک کمی درش تعمق کنن، چون یعنی اینکه هر وقت طرف خواست باید "بسلفی"... حتی چند ثانیه بعد از جاری شدن خطبۀ عقد!
راستش، صادقانه بگم که احساسات کاملاً دوگانه ای نسبت به این داستان مهریه دارم. از طرفی از دوران بچگیم هم این جریان رو کاملاً مسخره میدونستم و اون رو فقط وسیله ای میدیدم برای پایین آوردن ارزش زن، ولی از طرف دیگه ای هم میدونم که توی اون دیار که کم در حقوقشون ظلم نمیشه، شاید این تنها وسیله ای باشه که بتونن از ازدواجهایی که فرقی با جهنم ندارن جون سالم به در ببرن، وگرنه اصطلاح "مهرم حلال و جونم آزاد" از کجا پیداش شده؟! متأسفانه مثل خیلی چیزای دیگه که البته نه فقط اونجا بلکه در تمام دنیا ازش سوء استفاده میشه، این داستان هم به خصوص توی چند دهۀ اخیر در مواردی عدیده مستمسکی برای چاپیدن و غارت کردن بوده! از وطن داستانهای اینچنینی زیاد به گوش آدم میرسه. کسایی که با برنامه ریزی ازدواج میکنن و تنها هدفشون فقط گرفتن مهریه است. و مقادیر مهریه اینقدر نجومی شده که حتی سردمدارا که در حالت عادی ککشون رو هم این جریانا نمیگزه مبادرت به تغییر قانون کردن و برای بازپس دادن این مهریه های غیر انسانی سقف قانونی تعیین کردن، که البته مثل خیلی دیگه از قوانین عطف به ما سبق نمیکنه! یعنی اونایی که موقع اجرای خطبه به نیت 124000 پیغمبر و وزن خانم به طلا و ... صداق رو پذیرا شدن دیگه چاره ای به جز پرداختش ندارن، چون طبق قانون قرارداد، قرارداده و از زیرش نمیشه حداقل از "راه قانونی" شونه خالی کرد... قربونش برم اونجا هم که فقط راههای قانونی هست :)... و کلمۀ عندالمطالبه رو اگر به معنیش تا الان اصلاً توجهی نکردن، بهتره یک کمی درش تعمق کنن، چون یعنی اینکه هر وقت طرف خواست باید "بسلفی"... حتی چند ثانیه بعد از جاری شدن خطبۀ عقد!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر