۱۳۹۰ شهریور ۳, پنجشنبه

کت بده کلاه بده...

یادم میاد اون قدیما که هنوز نوجوونی بیش نبودم یه دوستی داشتیم که افکار خیلی عجیب و غریبی داشت. اون موقعها که مسائل اعراب و اسرائیل خیلی داغ بود و همه از در طرفداری فلسطینی های بخت برگشته برمیومدن این رفیق ما میگفت: من از اسرائیل خوشم میاد! وقتی ازش پرسیده میشد که آخه مرد مؤمن چرا؟! میگفت: از روش جنگشون خوشم میاد! بهش میگفتیم آخه این چه منطقیه که تو داری؟! تو رو از خونه ات بیرون بکنن و اون بیچاره هایی هم که به زور موندن رو هزار بلا سرشون بیارن اونوقت تو از روش جنگشون تعریف میکنی؟!
حالا جریان کار ماست، از خونه بیرونت بکنن و بعد هم انتظارات دور از انصاف و واقعیت داشته باشن؟! واقعاً که آدم زبونش الکن میمونه وقتی بعضی حرفها رو میشنوه! کت بده کلاه بده دو قورت و نیم بالا بده! همۀ کارهای ما توی زندگی پی آمد داره و اگر از روی نادونی و ساده لوحی دست به تصمیمی میزنیم که زندگی خودمون و اطرافیانمون رو دگرگون میکنیم باید آمادگی عواقبش رو هم داشته باشیم... کسی که هندونه میخوره باید پای لرزش هم بشینه...

هیچ نظری موجود نیست: