۱۳۹۱ خرداد ۲۲, دوشنبه

هر که را طاووس خواهد جور هندوستان کشد

بهم گفت: "میدونی چیه، عموناصر؟ هشت نه سال پیش وقتی دیپلمم رو گرفتم، معدلم به زور بالای ده بود و هرگز باورم نمیشد که یک روزی وارد دانشگاه بشم تا چه برسه به اینکه ادامه بدم و به پایان ببرمش!"... و روز بعد اسم ام اسی اومد برای همۀ اونایی که در شادیش اون شب سهیم شده بودن: "هزاران هزار بار تشکر بابت هدایای ارزشمندتون و از همه مهمتر بابت اینکه به عنوان دوست و فامیل  دوران دانشجوییم رو در کنار من بودین. نزدیکانم میدونن که این دوران برام اصلاً راحت نبود. درس بزرگی رو توی زندگی یاد گرفتم که باعث شد تا روزی مثل دیروز رو به عنوان فارغ التحصیل از دانشگاه تجربه کنم: هرگز توی زندگی نذار بهت بگن که موفق نخواهی شد! همه چیز توی زندگی با اراده و بلند همتی ممکن خواهد بود. همه اتون رو دوست دارم و برای روزی که هرگز فراموشش نخواهم کرد، ازتون ممنونم."...
آفرین دختر! برات توی همۀ مراحل زندگیت آرزوی موفقیت میکنم، به خصوص یکی دو ماه دیگه که در مرحلۀ دیگه ای از زندگیت "فارغ" خواهی شد، مرحله ای که فارغ شدن تازه به معنی شروعه و تا زنده ای به همراهت خواهد بود! خوشحالم که در کنارتون بودم و این افتخار رو داشتم که شادیتون رو باهاتون قسمت کنم... میگن "هر که را طاووس خواهد جور هندوستان کشد" و دخترم، جور هندوستان رو کشیدی و به طاووست رسیدی :)

مراسم در دانشگاه

هیچ نظری موجود نیست: