با خودم گفتم که به هوای اینجا نمیشه اعتماد کرد ولی به ندای درونی خودم گوش نکردم :) وقتی که هوا دیگه اینقدر گرم شد که بعضی از ساعتهای روز حتی میشد با لباس آستین کوتاه از خونه بیرون اومد، گفتم دیگه بهار اومده، بنابرین وقت عوض کردن لاستیکهای ماشینه!
اینجا سالی دو بار تعویض لاستیکهای ماشین اجباریه، یعنی از اول دسامبر باید خودروها مجهز به لاستیکهای اصطلاحاً زمستانی یا همون یخ شکن خودمون باشن و اوائل ماه مارس اگر آب و هوا یار باشه باید لاستیکهای معمولی رو دوباره پای ماشینها کرد... انگار که دارم از نعل کردن اسب صحبت میکنم :) به هر روی ما هفتۀ پیش گول خوردیم و گفتیم بچۀ خوبی باشیم و سر وقت این کار رو انجام بدیم! حالا نتیجه اش اینه که فردا که اینجا تعطیلات عید پاک شروع میشه و مردم کلی عازم سفر میشن (درست عین ایام نوروز در وطن) قراره برف بباره. توی رادیو و تلویزیون و مطبوعات کلی به ملت هشدار دادن که جاده ها خیلی لغزنده خواهد بود و خلاصه که خیلی مراقب باشین!
راستش از شما چه پنهون که این حقیر هم قصد داشت فردا جاده نوردی کنه، ولی با شنیدن این اخبار هشداردهنده و "هولناک" (:)) تصمیمش عوض شد. دیدم که بهتره که همین امروز حرکت کنم و از خوب بودن هوا کمال استفاده رو ببرم. با اینکه یک جلسه هم بعدازظهر داشتم ولی بهتر دیدم که از خیرش بگذرم... تا تو باشی عموناصر که سال دیگه با خوندن چهار تا پرنده سر صبح این خیال رو در سرت نپرورونی که بهار اومده و دیگه از سرما و برف و بوران خبری نیست، و دفعۀ بعد یادت باشه که ماه ماه آوریله و بیخود نیست که آلمانا میگن: آوریل هر آنچه خواهد کند (!April macht, was er will)
اینجا سالی دو بار تعویض لاستیکهای ماشین اجباریه، یعنی از اول دسامبر باید خودروها مجهز به لاستیکهای اصطلاحاً زمستانی یا همون یخ شکن خودمون باشن و اوائل ماه مارس اگر آب و هوا یار باشه باید لاستیکهای معمولی رو دوباره پای ماشینها کرد... انگار که دارم از نعل کردن اسب صحبت میکنم :) به هر روی ما هفتۀ پیش گول خوردیم و گفتیم بچۀ خوبی باشیم و سر وقت این کار رو انجام بدیم! حالا نتیجه اش اینه که فردا که اینجا تعطیلات عید پاک شروع میشه و مردم کلی عازم سفر میشن (درست عین ایام نوروز در وطن) قراره برف بباره. توی رادیو و تلویزیون و مطبوعات کلی به ملت هشدار دادن که جاده ها خیلی لغزنده خواهد بود و خلاصه که خیلی مراقب باشین!
راستش از شما چه پنهون که این حقیر هم قصد داشت فردا جاده نوردی کنه، ولی با شنیدن این اخبار هشداردهنده و "هولناک" (:)) تصمیمش عوض شد. دیدم که بهتره که همین امروز حرکت کنم و از خوب بودن هوا کمال استفاده رو ببرم. با اینکه یک جلسه هم بعدازظهر داشتم ولی بهتر دیدم که از خیرش بگذرم... تا تو باشی عموناصر که سال دیگه با خوندن چهار تا پرنده سر صبح این خیال رو در سرت نپرورونی که بهار اومده و دیگه از سرما و برف و بوران خبری نیست، و دفعۀ بعد یادت باشه که ماه ماه آوریله و بیخود نیست که آلمانا میگن: آوریل هر آنچه خواهد کند (!April macht, was er will)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر