۱۳۸۶ دی ۱۹, چهارشنبه

در شب سرد زمستانی

این روزا همش صحبت از آب و هوای سرد و بارش شدید برف در وطنه! یک سری شهرها هم که در این وانفسا گازشون رو قطع کردند، یعنی گل بود به سبزه هم آراسته شد! جداً که هوای دنیا به سرش زده، یعنی به کی بگی که ما در قطب هوای معتدل و بارانی داشته باشیم، اونوقت در دیار اطراف خزر اونقدر برف بیاد که مردم رو به مرز استیصال برسونه، جایییکه اینطور که میگن آخرین بار نزدیک به دو دهه ی پیش برف باریده!!! شعری بسیار زیبا از شاعری گرانقدر که متعلق به همون خطه است، تقدیم به همه ی همولایتی های عزیز اون بوم و بر...ا



در شب ِ سرد ِ زمستانی
کوره‌ی ِ خورشيد هم ، چون کوره‌ی ِ گرم ِ چراغ ِ من نمی‌سوزد
و به مانند ِ چراغ ِ من
نه می‌افروزد چراغی هيچ ؛
نه فرو بسته به يخ ، ماهی که از بالا می‌افروزد


من چراغم را در آمد رفتن ِ همسايه‌ام افروختم در يک شب ِ تاريک
و شب ِ سرد ِ زمستان بود
باد می‌پيچيد با کاج
در ميان ِ کومه‌ها خاموش
گم شد او از من جدا زين جاده‌ی ِ باريک
و هنوزم قصّه بر يادست
وين سخن آويزه‌ی ِ لب
که می‌افروزد ؟ که می‌سوزد ؟
چه کسی اين قصّه را در دل می‌اندوزد ؟


در شب ِ سرد ِ زمستانی
کوره‌ی ِ خورشيد هم ، چون کوره‌ی ِ گرم ِ چراغ ِ من نمی‌سوزد


نیما یوشیج

هیچ نظری موجود نیست: