۱۳۹۰ تیر ۲۴, جمعه

برای دوست

هیچ احساسی توی دنیا بدتر از این نیست که بیگناه مورد اتهام قرار بگیری و از اون بدتر اینکه بی گناه محکوم بشی، ولی از قدیم گفتن که پای بیگناه تا پای چوبۀ دار میره ولی بالای دار نمیره! ای دوست، میدونم که بیگناه محکوم شدی برای جرمی که مرتکب نشدی. گناهی هم اگر داشتی فقط این بود که اینقدر قلب بزرگی داشتی که تمام دنیا رو میتونستی توش جا بدی. اینقدر قلبت بزرگ بود که آرزویی بالاتر از اون نداشتی که دوست رو خوشبخت ببینی... و حالا چطور مزدت رو کف دستت میذارن؟! اگر هیچکس توی این دنیای پست و نامرد احساس الان تو رو درک نکنه، مطمئن باش عموناصر میفهمه که تو چه دردی داری و چقدر ناراحتی و زجر میکشی، چون درد درد مشترکه فقط نمیشه فریادش کرد! عموناصر هرگز خوبیهای تو رو فراموش نخواهد کرد، هرگز فراموش نخواهد کرد که تو وقتی دنیا تنهاش گذاشت وقتی عالم و آدم بهش پشت کردند به حرفهاش گوش دادی، هرگز فراموش نخواهد کرد برق شادی و خوشحالی رو در چشمانت اون روز که دوست رو خوشبخت دیدی، خوشبختیی که دسترنج خوشقلبی خودت بود، حاصل انسانیتت بود، نتیجۀ خیرخواهی یک دوست کامل بود...و عموناصر تا زنده است هرگز فراموشت نخواهد کرد، ای دوست!

هیچ نظری موجود نیست: