۱۳۸۸ فروردین ۲۸, جمعه

دگرگونی

در کوی نیکنامی ما را گذر ندادند
گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را

حافظ

توی یکی از دیالوگهای فیلم زوربای یونانی، الکسیس زوربا به خبرنگار جوون میگه "تو خیلی فکر میکنی و این مشکل توست"... نمیدونم چرا همیشه به یاد این جمله میافتم! شاید به خاطر اینه که اون ژورنالیست جوون من رو به یاد خودم میندازه؟! راستش خودم هم نمیدونم! شاید هم بعضی وقتها زیادی فکر میکنم و در اندیشه هام غرق میشم، به همه چیز و همه کس فکر میکنم و به دنبال جواب برای پرسشهایی میگردم، که شاید اصلاً پاسخی براشون وجود نداره و باید پذیرفت: همینه که هست!... ولی نه به این سادگیها نباید میدون رو خالی کرد: "من فکر میکنم، پس من وجود دارم"... پس اندیشه های ژرف بگردید تا بگردم... به من بگید که چرا آدما اینقدر براشون اهمیت داره که گاهی وقتها به هر قیمتی که شده بخوان همدیگر رو تغییر بدند؟ آیا تغییر نباید درون جوش باشه و از نهاد خود آدم بربیاد؟ تغییری که به خاطر دیگری رخ بده، هرگز تغییر نیست، انقلاب نیست و دگرگونی نیست، فقط اصلاحاته وبس!

۴ نظر:

ناشناس گفت...

وقتی‌ مطلب نوشته شده روی صفحهٔ کامپوترم پیدا شد..بی‌ درنگ من رو به یاد ضرب المثل قدیمی‌ انداخت که میگه:

کبوتر با کبوتر باز با باز

کند همجنس با همجنس پرواز

"تغییر" مثل همهٔ چیزی دیگه توی دنیا مطلق نیست و بهمین دلیل هم میتونه متفاوت برداشت بشه..

برای قدم زدن در جادهٔ زندگی‌، احتیاج نیست که کفش همرنگ داشته باشی‌..ولی‌ به همراهی همیشه نیازمندی..و برای همراهی باید بتونی‌ قدمرو هماهنگ کنی‌..

amunaaser گفت...

دوست عزیز!

اگر قدمها از ابتدا توازن آهنگ نداشته باشند، که نه کبوتر میتونه با کبوتر باشه و نه همجنس با همجنس! ... و اگر این توازن به مرور زمان به هم بخوره، به این معنی نیست که یک "پا" داره کندتر قدم برمیداره، شاید که اون "پای" دیگه باشه که داره سریعتر حرکت میکنه و یا شاید هم هر دوش! همگامی و انعطاف پذیری در روابط ارتباط نزدیکی به تغییر و دگرگونیی که من در اینجا ازش صحبت کردم، نداره! انعطاف پذیری صفتی بسیار مفید در روابط انسانهاست، ولی فراموش نکنید که فنر تا موقعی که نیرویی هست جمع میمونه! اگر بخواید تغییر اساسی درش به وجود بیارید، باید نیرویی فرای ظرفیتش بهش وارد کنید... ولی اونوقت در آخر دیگه فنر نیست و سیم مفتولی بیش نخواهد بود!!!

شاد و پاینده باشید...

ناشناس گفت...

moteasefane kheyli vaghta hamjense ba hamjnse nemishe bekhatere dalayele motefavet..ke albatte onham jaye bahse khodesho dare..va agar gharar bashe ke tafavotha onghadr fahesh bashe ke gharar bashe fanar fanariatesho az dast bede..pas bayad fatehe oon rabetaro khoond..?

amunaaser گفت...

همجنس اگر با همجنس نباشه، در اون صورت یعنی خانه از پای بست ویرانه! اونجاست که نیاز به دگرگونی و انقلاب هست...
فنر فنریتش رو به خاطر تفاوتها از دست نمیده، بلکه به واسطه ی رعایت نکردن قوانین فیزیکه: هر شیئی رو میشه یک مقدار مشخصی بهش نیرو وارد کرد، بدون اینکه دفورمه بشه! وقتی از اون مقدار بیشتر شد، دیگه به حالت اولش نمیتونه برگرده!... متوجه نشدم که جمله ی آخرتون خبری بود یا پرسشی؟!