این شعر لطیف و زیبا از رومی رو تقدیم به تو دوست "اسرارآمیزم" می کنم، باشد که در این روزهای ...سالگی دمی همدم لحظات آزادیت باشد...ا
حیلت رها کن عاشقا - با صدای شاملو
حیلت رها کن عاشقا، دیوانه شو، دیوانه شو
واندر دل آتش در آ ، پروانه شو ، پروانه شو
هم خویش را بیگانه کن ، هم خانه را ویرانه کن
هم خویش را بیگانه کن ، هم خانه را ویرانه کن
وانگه بیا با عاشقان ، همخانه شو ، همخانه شو
رو سینه را چون سینه ها ، هفت آب شوی از کینه ها
رو سینه را چون سینه ها ، هفت آب شوی از کینه ها
وانگه شراب عشق را ، پیمانه شو ، پیمانه شو
باید که جمله جان شوی ، تا لایق جانان شوی
باید که جمله جان شوی ، تا لایق جانان شوی
گر سوی مستان می روی ، مستانه شو ، مستانه شو
چون جان تو شد در هوا ، زافسانۀ شیرین ما
چون جان تو شد در هوا ، زافسانۀ شیرین ما
فانی شو و چون عاشقان ، افسانه شو ، افسانه شو
اندیشه ات جایی رود ، وانگه تو را آنجا کشد
اندیشه ات جایی رود ، وانگه تو را آنجا کشد
ز اندیشه بگذر ، چون قضا ، پیشانه شو ، پیشانه شو
قفلی بود میل و ، هوا ، بنهاده بر دلهای ما
قفلی بود میل و ، هوا ، بنهاده بر دلهای ما
مفتاح شو ، مفتاح را دندانه شو ، دندانه شو
گر چهره بنماید صنم ، پر شو از او چون آینه
گر چهره بنماید صنم ، پر شو از او چون آینه
ور زلف بگشاید صنم ، رو شانه شو ، رو شانه شو
تا کی دو شاخه چون رخی تا کی چو بیدق کم تکی
تا کی دو شاخه چون رخی تا کی چو بیدق کم تکی
تا کی چو فرزین کژ روی فرزانه شو ، فرزانه شو
شکرانه دادی عشق را ، از تحفه ها و مال ها
شکرانه دادی عشق را ، از تحفه ها و مال ها
هل مال را ، خود را بده ، شکرانه شو ، شکرانه شو
یک مدتی ارکان بدی ، یک مدتی حیوان شدی
یک مدتی ارکان بدی ، یک مدتی حیوان شدی
یک مدتی چون جان شدی ، جانانه شو ، جانانه شو
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر