۱۳۸۶ شهریور ۱۲, دوشنبه

آخرین ملاقات؟

آخر هفته ی خوبی داشتی؟
! راستش نه-
!چرا؟
!یکی از دوستام سرطان داره! یه غده توی مغزشه-
پسرم، واقعاً متأسفم! نمیدونم چی بگم! در این لحظه فقط یک چیز از ذهنم گذر میکنه: قدر لحظه هاتو بدون، قدر عزیزاتو بدون، چون حتی از چند دقیقه ی دیگه ی خودت هم خبر نداری! هر ملاقات شاید آخرین باشه...ا

ازآمدن و رفتن ما سودی کو؟
وز تار وجود عمر ما پودی کو؟
،در چنبر چرخ جان چندين پاکان
می‌سوزد و خاک می‌شود، دودی کو؟


خیام

هیچ نظری موجود نیست: