این روزا توی این دیار یکی از بحثهای داغ روز، شکار پناهنده های غیرقانونی توسط پلیسه. از پایتخت و یکی از شهرهای بزرگ دیگه شروع کردن و اینجور که داره بوش میاد به شهر ما هم قراره برسه، یا شاید هم رسیده باشه، طبق آخرین خبرهای گزارش شدۀ روز...
چند وقتی هست که توی پایتخت، پلیس جلوی هر کسی که به شکلی شباهتی به بومیها داره رو بدون دلیل میگیره و ازش کارت شناسایی و مدارک دال بر غیرقانونی نبودن میخواد. یکی، چند وقت پیش توی روزنامه نوشته بود که از موقعی که توی مترو جلوی "کله سیاهها" رو میگیرن، دیگه پاسپورتش رو مرتب به همراه داره، با اینکه توی این کشور به دنیا اومده، و دلیل این کارا براش اصلاً روشن نیست!
راستش رو بخواین اصلاً جای تعجبی برای من نیست این رفتارهایی که داره از دولت برسرکار سرمیزنه! وقتی حزبی که ده درصد آراء این ملت رو در کیسه داره، و بزرگترین هدفش فقط "خالصسازی" نژاد اینها و بیرون کردن هرچی مهاجر و پناهنده است، رل لبۀ ترازو در مجلس و قوانین جدید رو بازی میکنه، دیگه چه جای تعجبی هست برای چنین حرکتهایی! اصلاً تعجب نمیکنم اگر بعد از یک مدتی به ماها پلاکهایی داده بشه تا به لباسهامون بچسبونیم و یا به گردن بیاویزیم... یاد دوران دهۀ چهل میلادی نمیفتین شما؟! زمانیکه یهودیها باید هویتشون رو با بازوبندهاشون بر همگان آشکار میکردن؟!
هرگز اهل سیاست نبودم و نیستم، چون اعتقادم بر این بوده و هست که تن فروشی که از در استیصال خود رو در اختیار هر نامردی میذاره، شرف داره به سیاست و سیاستمداران... تن فروش دست کم وقتی قیمت رو باهات طی کرد، سر حرفش می ایسته، ولی سیاستمدار به اون سمتی میره که پول و مقام بیشتری توش هست، هر کی بیشتر پول داد بردۀ اونه! ... به یاد دارم در برهه ای اون سر دنیا، کسی صحبت از "چکمه های فاشیسم" میکرد که "صدای اومدنش رو میشنید"... و من به وضوح مدتهاست که صدای نزدیک شدن چکمه هایی مشابه رو در این قاره دارم میشنوم... از ما که گذشت ولی خدا به داد فرزندان ما و نسلهای بعد از اونها در این قاره برسه!
چند وقتی هست که توی پایتخت، پلیس جلوی هر کسی که به شکلی شباهتی به بومیها داره رو بدون دلیل میگیره و ازش کارت شناسایی و مدارک دال بر غیرقانونی نبودن میخواد. یکی، چند وقت پیش توی روزنامه نوشته بود که از موقعی که توی مترو جلوی "کله سیاهها" رو میگیرن، دیگه پاسپورتش رو مرتب به همراه داره، با اینکه توی این کشور به دنیا اومده، و دلیل این کارا براش اصلاً روشن نیست!
راستش رو بخواین اصلاً جای تعجبی برای من نیست این رفتارهایی که داره از دولت برسرکار سرمیزنه! وقتی حزبی که ده درصد آراء این ملت رو در کیسه داره، و بزرگترین هدفش فقط "خالصسازی" نژاد اینها و بیرون کردن هرچی مهاجر و پناهنده است، رل لبۀ ترازو در مجلس و قوانین جدید رو بازی میکنه، دیگه چه جای تعجبی هست برای چنین حرکتهایی! اصلاً تعجب نمیکنم اگر بعد از یک مدتی به ماها پلاکهایی داده بشه تا به لباسهامون بچسبونیم و یا به گردن بیاویزیم... یاد دوران دهۀ چهل میلادی نمیفتین شما؟! زمانیکه یهودیها باید هویتشون رو با بازوبندهاشون بر همگان آشکار میکردن؟!
هرگز اهل سیاست نبودم و نیستم، چون اعتقادم بر این بوده و هست که تن فروشی که از در استیصال خود رو در اختیار هر نامردی میذاره، شرف داره به سیاست و سیاستمداران... تن فروش دست کم وقتی قیمت رو باهات طی کرد، سر حرفش می ایسته، ولی سیاستمدار به اون سمتی میره که پول و مقام بیشتری توش هست، هر کی بیشتر پول داد بردۀ اونه! ... به یاد دارم در برهه ای اون سر دنیا، کسی صحبت از "چکمه های فاشیسم" میکرد که "صدای اومدنش رو میشنید"... و من به وضوح مدتهاست که صدای نزدیک شدن چکمه هایی مشابه رو در این قاره دارم میشنوم... از ما که گذشت ولی خدا به داد فرزندان ما و نسلهای بعد از اونها در این قاره برسه!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر