طی این سالهایی که اینجا زندگی کرده ام خواننده ها و هنرمندهای زیادی اومدند و کنسرت اجرا کردند. استاد گرامی شجریان هم البته از این قاعده مستثنی نبوده و به دفعات در این شهر برنامه داشته. فکر میکنم به جز یکبار همون دفعات اول اومدنش به اینجا تقریباً توی همه ی برنامه هاش حاضر بودم. اون یکبار هم شنیدم که یک عده ای از فعالین اینجا یک سری سؤالاتی رو وسط کنسرت ازش پرسیدند و وقتی جوابی نگرفتند به اعتراض بلیطهاشون رو پاره کردند و سالن رو ترک کردند. برنامه های اجرا شده توی این سالها از نظر کیفتی فراز و نشیبهایی داشته، گاهی اوقات خوب ، گاهی اوقات عالی و گاهی هم شاید خیلی معمولی بوده، ولی به جرأت میتونم بگم که آخرین کنسرتی که چند هفته پیش در اینجا به روی صحنه آوردند از هر نظر بی نظیر بود: ارکستری بزرگ، سازهای جدید و اجراهایی بسیار عالی... آخر برنامه هم بعد از تشویقهای بی شائبه ی تماشاچیها، در حالیکه همه فریاد "مرغ سحر" و "تفنگت را زمین بگذار" رو سر میدادند، این سرود رو از ساخته های زنده یاد مشکاتیان اجرا کردند... که در اون روز هنوز در قید حیات بود! یادش گرامی باد!
شجریان - رزم مشترک
شعر از برزین آذرمهر
آهنگ ساز پرویز مشکاتیان
همراه شو عزیز
همراه شو عزیز
تنها نمان به درد
کین درد مشترک
هرگز جدا جدا، درمان نمیشود
دشوار زندگی، هرگز برای ما
دشوار زندگی، هرگز برای ما
بی رزم مشترک، آسان نمیشود
تنها نمان به درد
همراه شو عزیز
همراه شو
همراه شو
همراه شو عزیز
همراه شو عزیز
تنها نمان به درد
کین درد مشترک
هرگز جدا جدا، درمان نمیشود
دشوار زندگی، هرگز برای ما
دشوار زندگی، هرگز برای ما
بی رزم مشترک، آسان نمیشود
۲ نظر:
سلام
عمو ناصر
خوش وسلامت باشی
کوششی در رفع یک سوء تفاهم
شعر «رزم مشترک» (همراه شو رفیق) از جمله شعرهای مجموعهی «بپا خیز ایران من» سرودهی برزین آذرمهر (جعفر مرزوقی) است که نخستین بار در سال ۱۳۵۵ به همت انتشارات «ارانی» در خارج از کشور، و بعدها، در سال ۱۳۵۸ توسط «نشر صلح» به سرپرستی آقای ناصر مؤذن در ایران منتشر گردید. این شعر همان زمانها ـ البته بی آنکه من در جریان آن قرار بگیرم ـ به ابتکار هنرمند چیرهدست، پرویز مشکاتیان و با هنرمندی استاد شجریان بهصورت سرود رزمی درآمد و امروز شاهد اجراهای دیگری نیز از آن هستیم. علاوه بر آن، شعر «محبوب من وطن» با آواز شهرام ناظری و شعر دیگری نیز از همین مجموعه، آنگونه که در سایت رسمی زندهیاد مشکاتیان آمده است، برای تنظم آهنگ «پیروزی» مورد استفادهی استاد قرار گرفته است.
از آنجا که شعر «رزم مشترک» و اساساً خود مجموعهی «بپا خیز ایران من» تا مدتها به شاعر پرآوازهی ما، سیاوش کسرایی نسبت داده میشد و حتی اینجا و آنجا به نام او به چاپ هم رسید، بنا به توصیهی برخی دوستان، بهتر دیدم یادداشت کوتاهی همراه این شعر کنم و بدین ترتیب بکوشم تا شاید به این توهم سرسخت، ریشهدار و حتی گاه آزاردهنده که هنوز که هنوز است پایداری نشان میدهد، پایان بدهم.
بهگمان من شما هم همچون من، بر این باورید که به هیچ وجه گوارا نیست که شاعر اثری، هر بارخود را در وضعیتی بیابد که مجبور باشد دلیل و مدرک بیاورد تا ثابت کند شعری که خود او سروده، متعلق به دیگری نیست و تازه همیشه موفق هم نباشد! بیشک شما بهتر از من می دانید که درافتادن با توهمی که بر اثر نفوذ برخی از رسانههای گروهی جا باز کرده و گسترش یافته، کار چندان سادهای نیست؛ مگر آنکه با سلاح برابر به جنگ آن رفت. دلیل رویکرد من به شما این است.
در ضمن به آنهایی که شک و یقینشان در این مورد، نیرومندتر از آن است که آمادهی پذیرش چیزی غیر آن باشند، پیشنهاد میکنم دست کم به فهرست مجموعه شعرهای زندهیاد سیاوش کسرایی، از انتشارات «نشر کتاب نادر»، سال ۱۳۸۴، مراجعه کنند و اگر در آن، اثری از مجموعهی شعر «بپا خیز ایران من» و یا شعرهایی که از این مجموعه به آن شاعر پرآوازه نسبت داده میشود، یافتند؛ بر باور خود اصرار ورزند!
با احترام و سپاس
جعفر مرزوقی (برزین آذرمهر)
********
رزم مشترک
همراه شو رفیق
تنها
ممان به درد
کین درد مشترک
هرگز جدا جدا
درمان نمی شود
دشوار زندگی
هرگز برای ما
بیرزم مشترک
آسان نمیشود
تنها
ممان به درد
همراه شو رفیق
تیرماه ۱۳۵۲
ارسال یک نظر