۱۳۸۵ مهر ۶, پنجشنبه

ایراد فنی

بعد از چند روزی غیبت صغری، دوباره ظهور کردم... اینطور که به نظر میاد در آینده ی نزدیک از این نوع غیبت ها زیاد در انتظارم هست و ظاهراً فرار ازشون اجتناب ناپذیره!...ا
الان توی راه که داشتم میومدم، با خودم فکر می کردم که همه توی زندگی مشکلات دارند و با هر کسی که صحبت می کنی، دحتر و پسر، پیر و جوون و... هیچکس فکر نمیکنه که زندگی راحته! هر کسی از دید خودش زیستن رو به طریقی سخت میبینه... زندگی خودش به اندازه ی کافی مشکله و ما آدما متأسفانه گاهی خودمون زندگی رو از اونی که هست سخت ترش می کنیم! با دائماً به نیمه ی خالی لیوان نگاه کردن، لحظه ها رو از دست میدیم و از داشتن همون نیمه ی پر لیوان دیگه لذت نمی بریم!...ولی واقعاً چرا؟!! آیا جداً این طبیعت بشره که باید اول چیزی رو از دست بده تا قدرش رو بدونه؟ اگر اینطوره، باید بگم این یکی از بزرگترین ایرادهای فنیه که در خلقت بشر انجام شده و در بازبینی بعدی این" تولید انبوه" نیاز به دقت بیشتری خواهد بود... مورد توجه تولید کننده!!!...ا

۲ نظر:

ناشناس گفت...

ghabl az harchiz bayad begam.. welcome back...! darmorede "irade Fanni" ham bayad begam, gahi oghat vaghti ham adam vaghti hamash livane nime por ro mibini va az nimeye khali didan farar mikono, chenan zendegi passe kalle adam mizaneh ke adam nemifahme az koja khorde!!

Eteghade man ine ke har do nime ro bayad did va az didane hich nime nabayd ejtenab kard...

cheshmpooshi az har kodoom avaghebe nakhoshoyandi mitooneh behmrah dashteh bashe

amunaaser گفت...

مرسی از لطفتون :) در اینکه باید هر دو نیمه ی لیوان رو نگاه کرد، هیچ جای شکی نیست! منظور من مطلقاً فرار کردن از نیمه ی خالی نبود! به نظر من، در عین لذت بردن از نیمه ی پر و دونستن قدرش، باید در حد توان سعی در پر کردن نیمه خالی رو داشت... در اینجا واقعاً روی "در حد توان" تأکید می کنم! مهم اینه که آدم در زندگی نهایت تلاشش رو بکنه... تلاشی دائم!... و به سادگی حوله رو به درون رینگ پرتاب نکنه...ا