۱۳۸۸ آذر ۲۳, دوشنبه

مگذار و مگذر


حمیدرضا نوربخش - مگذار و مگذر

دلگير دلگيرم
از غصه می‌ميرم مرا مگذار و مگذر

با پاي از ره مانده در اين دشت تبدار
ای وای می‌ميرم مرا مگذار و مگذر

سوگند بر چشمت که از تو تا دم مرگ
دل بر نمی‌گيرم مرا مگذار و مگذر

بالله که غير از جرم عاشق بودن ای دوست
بي جرم و تقصيرم مرا مگذار و مگذر

آشفته تر ز آشفتگان روزگارم
از غم به زنجيرم مرا مگذار و مگذر

با شهپر انديشه دنيا گردم اما
در بند تقديرم مرا مگذار و مگذر

هیچ نظری موجود نیست: